سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

چند روز اول خیلی درد داشتم و شب ها نمیتونستم خوب بخوابم مخصوصا نیمه شبها انگار نیمه شبها استخونام تصمیم میگرفتند کار جوش خوردنو انجام بدند 

زیاد نمی تونستم راه برم ولی با اصرار اطرافیان راه میرفتم و می نشستم.

برای فراموش کردن هم کتاب زیاد میخوندم چون واقعا تاثیر گذارندو درد رو از یاد ادم میبرند مخصوصا تخیلیاش

بعد از دوهفته باید پانسمانها رو درمیاوردم ولی به خاطر احتیاط مامانم اینکارو نکردیم تا سه هفته شد و دکتر گفت دیگه نمیخواد بزنه و تا همین الانشم زیاد گذاشتیم ولی بازم با گاز استریل بستمش .

 یکم تنبل بودم و زیاد به خودم فشار نمیاوردم که راه برم و بیشتر می خوابیدم البته هرچه به نوبت بعدی ویزیت نزدیک می شدم سعی میکردم مدت زمان بیرون از تخت بودن رو کم کنم.

توی این مدت حموم عادی نمیرفتم چون می ترسیدم که ضرر داشته باشه برام و دیگه اینکه نمی دونستم که میشه بریس رو باز کنم موقع حموم یا نه.






تاریخ : جمعه 93/8/23 | 5:48 عصر | نویسنده : نیلوفر م | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.