سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

بعد از تقریبا یک ماه و نیم دوباره نوبت این شد که برم دکتر رو ببینم. صبح رفتم رادیولوژی و عکس گرفتم.اینبار رفتم مطب دکتر. بعد از باز کردن بریس دکتر گفتند که خم بشم و بعد گفتند که افرین و خوب بود راستش خم شدن بعد از عمل  مثل اسکی بازهاییه که آماده میشن برای پرش یعنی دیگه کتف رو نمیشه خم کنم به پایینو فقط از کمر میتونم خم بشم.

و بعد هم گفتند که استخوان های من کم کم دارند جوش میخورند و آزادم تا هر کاری خواستم بکنم مثل پوشیدن کفش پاشنه بلند و حتی ورزش هایی مثل بسکتبال و والیبال البته در حد آرومش نه در حد ملی پوشها و دیگه اینکه تنبلی تموم شده و باید دوباره کمک کنم 

فقط فعلا اجازه دوچرخه سواری رو ندارم 

و دیگه اینکه نوبت بعدی برای چیزی حدود سه ماه بعد یعنی قبل از عید هستش

 

 

 

 






تاریخ : جمعه 93/8/23 | 5:50 عصر | نویسنده : نیلوفر م | نظرات ()

بعد از مدتها داشتم از خونه میزدم بیرون . رفتیم بیمارستان جم برای ویزیت چون اونجا هم خیلی خلوت بود هم زودتر میشد دکتر رو ببینم.

دکتر گفت که بریسم رو دربیارم بعد هم بهم گفت که خم بشم راستش خیلی سخت بود و کمی درد اور اخه تصور کنید یک ماه من خم نشده بودم . بعد هم به من گفتند که باید خم بشم اما نه به صورتی که فشار بیاد بهم فقط واسه اینکه مثلا وسیله ایم که افتاده زمین برش دارم بعد هم گفتند که بریس رو توی خونه نپوشم و فقط وقتی میرم بیرون از خونه برای مدت طولانی ببندمش و حتی دیگه میتونستم مسافرت های طولانی هم برم ولی باید هر یک ساعت یکبار از ماشین پیاده شم و یکم راه برم تا فشار بهم نیاد و اینکه میتونستم برای قوی کردن عضله دست راستم که پایین تر از کتف چپمه وزنه بزنم.

نوبت بعدی هم شد برای تقریبا یک ماه و نیم بعد.

توی این مدت تقریبا هر روز وزنه میزدم و تمرین خم شدن میکردم به تدریج تونستم بیشتر خم بشم.

 

 

 

دیگه خیالم راحت شده بود و زندگی عادیم رو دوباره شروع کردم و دیگه فقط برای خوابیدن دراز می کشیدم .






تاریخ : جمعه 93/8/23 | 5:49 عصر | نویسنده : نیلوفر م | نظرات ()

چند روز اول خیلی درد داشتم و شب ها نمیتونستم خوب بخوابم مخصوصا نیمه شبها انگار نیمه شبها استخونام تصمیم میگرفتند کار جوش خوردنو انجام بدند 

زیاد نمی تونستم راه برم ولی با اصرار اطرافیان راه میرفتم و می نشستم.

برای فراموش کردن هم کتاب زیاد میخوندم چون واقعا تاثیر گذارندو درد رو از یاد ادم میبرند مخصوصا تخیلیاش

بعد از دوهفته باید پانسمانها رو درمیاوردم ولی به خاطر احتیاط مامانم اینکارو نکردیم تا سه هفته شد و دکتر گفت دیگه نمیخواد بزنه و تا همین الانشم زیاد گذاشتیم ولی بازم با گاز استریل بستمش .

 یکم تنبل بودم و زیاد به خودم فشار نمیاوردم که راه برم و بیشتر می خوابیدم البته هرچه به نوبت بعدی ویزیت نزدیک می شدم سعی میکردم مدت زمان بیرون از تخت بودن رو کم کنم.

توی این مدت حموم عادی نمیرفتم چون می ترسیدم که ضرر داشته باشه برام و دیگه اینکه نمی دونستم که میشه بریس رو باز کنم موقع حموم یا نه.






تاریخ : جمعه 93/8/23 | 5:48 عصر | نویسنده : نیلوفر م | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.