سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

شب قبل از روز عمل (چی شد؟!!!  ) زنگ زدیم به بیمارستان تا ببینیم کی باید برای بستری شدن بریم اونا هم گفتن ساعت 4 . روز قبل از عمل (روز بستری) ساعت 4 رفتیم بیمارستان و بعد از یکمی معطلی و البته کمی بیشتر اعصاب خردی از دست خانم پذیرش بالاخره ساعت 6 منو فرستادن بخش یاس بخشی که مختص بیماران ستون فقرات هست. بعد  بازهم یکمی معطل شدم تا خانم پرستار خیلی خیلی مهربون اومد و یکم سوال پرسید مثلا پرسید تا حالا افتادی؟ منم گفتم بلههه بچه که بودم با دوچرخه از پله چهارم افتادم روی موزاییک های کف حیاط ولی هیچیم نشده بود!!!!

 خانم پرستار:  آخه تو با دوچرخه روی پله چیکار میکردی؟!!!

من : 

 بعدشم منو بردن برای آزمایش خون ( استثنائا کسی که آزمایش خون ازم گرفت خیلی عصبی بود) و عکس از قفسه سینه که خیلی هم سریع گرفتند . بعدشم رفتم توی اتاقم همراهمم مامانم بود بعد از خوندن نماز و یکم خوندن کتاب خوابیدم.






تاریخ : جمعه 93/8/23 | 5:46 عصر | نویسنده : نیلوفر م | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.